سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زمزمه های تنهایی من

گوشه ی دنجی برای پر کردن تنهاییام...

درباره من
فائزه
منم مثل سید علی صالحی معتقدم ، همه ی ما فقط حسرت بی پایان یک اتفاق ساده ایم که جهان را، بی جهت، یک جور عجیبی جدی گرفته ایم..
نویسنده: فائزه
تاریخ: جمعه 94/1/14

این جمعه های بی خبر از تو

این غروب های باد آورده

این تقویم های از اعتبار افتاده

این ساعت های سر رفته از راس حوصله

و آن... همان اتفاق های نیافتاده …

آن لحظه های شانس که از راه نمی رسند

آن چشمهایی که خطور نمی کنند در من...

و خدایی که قسم راستش، تنهایی است...

تنـــهایی

همین تن / هایی

که بی اجازه دور تنهایی ام را گرفته اند...
 

تمام این ها را هم، اگر کنار هم بگذارم،

باور کن باز 
 
هیچ دلی مستعد گرفتن و


هیچ جمعه ای حرام شعر نمی شود

هیچ آغوشی به خواب نمی ماند

هیچ عاشقانه ای زهر ترک نمی شود

و هیچ تخت خوابی متروک نخواهد شد..

اگر.. اگر قول بدهی

تا آخر این شعر با من راه  بیایی در آغوشم....

 

"حمیدرضا هندی"

 

 



برچسب ها
دوستان
لینک های مفید
ابزارک های وبلاگ
قالب وبلاگ

RSS

بازدید امروز: 66
بازدید دیروز: 3
کل بازدیدها: 367985