تاریخ: چهارشنبه 94/1/5
من
در هر شهری که باشم
آنجا پایتخت تنهایی ست...!
" جمال ثریا "
***************************************************************
هـر جا چراغی روشنه از ترس تنها بودنه
ای ترس تنهایی من ، اینجا چراغی روشنه...
اینجا یکی از حس شب احساس وحشت میکنه!
هر روز از فکر سقوط با کوه صحبت میکنه...
جایی که من تنها شدم شب قبله گاه آخره...
اینجا تو این قطب سکوت کابوس ، طولانی تره...
من ماه میبینم هنوز ، این کور سوی روشنو!
اینقدر سو سو میزنم شاید یه شب دیدی منو.....!
نظرات ()