سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زمزمه های تنهایی من

گوشه ی دنجی برای پر کردن تنهاییام...

درباره من
فائزه
منم مثل سید علی صالحی معتقدم ، همه ی ما فقط حسرت بی پایان یک اتفاق ساده ایم که جهان را، بی جهت، یک جور عجیبی جدی گرفته ایم..
نویسنده: فائزه
تاریخ: پنج شنبه 93/4/19

 

 

انتخاب با خودته..

 

مشکوکمنکته بین



نویسنده: فائزه
تاریخ: چهارشنبه 93/4/18

 

دروغ دروغ است..َ

 

 

 

 

 

روزی دروغ به حقیقت گفت : میل داری با هم به دریا برویم و شنا کنیم ، حقیقت ساده لوح پذیرفت و گول خورد . آن دو با هم به کنار ساحل رفتند ، وقتی به ساحل رسیدند حقیقت لباسهایش را در آورد . دروغ حیله گر لباسهای او را پوشید و رفت . از آن روز همیشه حقیقت عریان و زشت است ، اما دروغ در لباس حقیقت با ظاهری آراسته نمایان می شود     …

 

دروغگویی!!

کاری که این روزا خیلی از افراد انجام میدن به بهانه اینکه خیلی بهتر به نظر برسن..

چرا دروغ؟

نمی دونم خودمم هنوز درکش نکردم ک چرا باید دروغ گفت؟ مگه غیر از اینه که ب زودی همه ی حقایق رو میشه و دروغگو رسوا میشه؟ مگه میشه چیزی نبود و اصرار کرد ک هست؟!

خب بهترین نیستم ک نیستم.. تلاش نکردم ک باشم ..امکاناتش نبود ک بشم..!

بهترین چیزارو ندارم؟ خب ندارم اهای دوست جدیدم ندارم... مشکلیه؟؟!!

اونی ک می خوای نیستم و نمی تونی تحمل کنی؟؟ باشه اشکال نداره برو دنبال کسی ک دنبالشی.. مشکلی نیست ک..

من اصرار نمی کنم ب چیزی ک نیستم..

اره

داد بزن و همه ی اینا رو بلند بگو...

خوش بحال کسایی ک بهترین ان و بهترینا رو دارن.. حدااقل مجبور نیسن دروغ بگن و تظاهر کنن.. خیلی راحت هرچی هستن رو با افتخار میگن..

بعضیایی ک ی چیزایی کم دارن برای جلب رضایت کسی ک دوسش دارن (حالا این فرد می تونه از رئیس شرکتی ک توش مصاحبه استخدامی دارن باشه تا دوست جنس مخالف ک دوس دارن باهاش ارتباط داشته باشن حتی کسی ک 100% می خوان باهاش ازدواج کنن !) میان و ی سری حرف الکی الکی می زنن..

 قبول دارم نباید ی طرفه قضاوت کرد.

 نباید نقد کرد. نباید با صراحت شدید حرف زد اما خدایی, خدایی از هر راهی حساب کنی دروغ بده.. حتی شوخیشم بده..

 

چیزی ک بعد از پی بردن به دروغ این افراد بیشتر از همه به چشم میاد کمبودیه ک تو این افراد احساس میشه... 

چرا چیزی ک نیستن رو به دروغ می چسبونن به خودشون؟؟ چون آرزوی داشتنشو داشتن و الان ندارنش.. چون دوس داشتن ک اینطوری باشن و نشدن.. چون دوس داشتن ک چیزایی ک میگن دارن رو داشته باشن اما ندارن.. فاجعه اس...

نکن... دروغ نگو..

حالا ی وقت می بینی طرف داره با یکی میحرفه ی چن تا خالی ام میبنده ک بخنده بعدش.. ی وقتم ن.. راسی راسی تا ته ماجرا رو با دروغ میره.. من اینم من اونم..

عزیز من فک کردی اگه راستشو بگی طرفت قبولت نداره؟؟اگه طرفت اینطوریه دیگه این اداها چیه؟

مخصوصا:

این روزا ک دوستی دختر پسری تو مملکت ما تبدیل ب یک پدیده بسیار عادی شده ک خیلی از خانواده هام مشکلی باهاش ندارن, این جور دروغا خیلی بیشتر دیده میشه.. اخه عزیز من وقتی طرفت بفهمه دروغ گفتی ک دیگه ازت متنفر میشه..

مگه اینکه غرضت از دروغگویی ی رابطه سطحی باشه.. دو روز ی خالی ببندی و بعدش سراغ یکی دیگه حتما همینه دیگه هان؟؟!

ادمایی ک اینطورین پس ینی دنبال خوشگذرونی و دنبال منافع خودشونن. پس ینی 100% عمدا دارن دروغ میگن. پس ینی کلا از ریشه مشکل دارن و فقط باید به راه راست هدایت شن.. حرف زیادی باهاشون ندارم..

فقط فقط تروخدا هر چیزیو از هر کسی زود باور نکنین...

خود من بعضی وقتا تا زمانی ک دروغ های کسی آسیبی بهم نزنه, برام زیاد مهم نیست شاید طرفم فک کنه حرفاشو باور کردم اما نه!! بدی این کار اینه ک طرفت پشت سرت بهت می خنده... خیلی ام بده ک بهت بخنده ولی واقعا بعضی وقتا حس کل کل و توجیه کردن طرف رو نداری مخصوصا وقتی ک اصرارداره ک داره راست میگه.!!

این طور موقع هاست ک من یکی ترجیح میدم بگم:

باشه تو خوبی...!!

 کلی ام دلم براش میسوزه ک چقد بدبخته... متنفرم از دروغ متنفرم.................

دروغ میگی ک چی بشه؟ کمبود هاتو به رخ بکشی؟؟ داد بزنی ک می خواسم فلان چیز بشم نشدم.. می خواسم فلان چیزو داشته باشم اما نشد؟ حالا بذار بقیه فک کنن ک دارم..!! واقعا ک.. حالا به دروغ میگم ک دارم.. ک هستم..

برات متاسفم...

ی چیزی اثبات شده اس.. کسی ک خود واقعیتو قبول نداره و دلشو خوش میکنه ب چیزی ک تو نیستی و اون فک می کنه ک تو هستی کسیه ک حتی اگه بعد از رو شدنت هم  باهات باشه(ک خیلی کم پیش میاد!!) همیشه اون حس بد دروغگوییت باهاش میمونه...

کسی ک واقعا قراره باهات بمونه خود واقعیتو قبول می کنه..

در اخر بازم میگم روی صحبتم با نامردایی ک دنبال ب بازی گرفتن احساسات طرفشون هستن فقط در این حده ک بگم تو هیچی نیستی جز ادمی ک دوس داشتی باشی و نیستی.. تو هیچی نیستی جز ی دروغگو

به همین راحتی!

امیدوارم خودم هیچ وقت مجبور ب دروغ گفتن نشم.. فک نکنم ک من دیگه با این افکارم درگیر دروغگویی نمیشم!! شیطونه دیگه... لعنت بر شیطان !

امیدوارم شمام راستگو باشید..

 



نویسنده: فائزه
تاریخ: یکشنبه 93/4/15

انقدی ک تو تلوزیون ایران در مورد مردم عراق و فلسطین حرف زدناااا تو خود این کشورا راجب خودشون حرف نمی زنن..

من خودم ب شخصه از ملت عراق و فلسطین دعوت می کنم تا تازه ترین اخبار کشورشون رو در ساعات مختلف شبانه روز, از بخش های مختلف خبری تلوزیون ایران بویژه ساعت 21 مشاهده کنن..

فک کنم ب قول معروف کفشون ببره!! اااااه این همه اتفاق تو کشور ما افتاده؟؟!!!


چ وضعیه آخه....دنیا شده متشکل از عراق عراق عراق عراق--- فلسطین-- عراق

 




نویسنده: فائزه
تاریخ: شنبه 93/4/14

 

 

زنت منو دعوا کرد...

ای جاااانم.......مؤدب

 



نویسنده: فائزه
تاریخ: پنج شنبه 93/4/12

 

به کلینیک خدا رفتم تا چکاپ همیشگی ام را انجام دهم، فهمیدم که بیمارم    ...

خدا فشار خونم را گرفت، معلوم شد که لطافتم پایین آمده.

زمانی که دمای بدنم را سنجید، دماسنج 40 درجه اضطراب نشان داد.

آزمایش ضربان قلب نشان داد که به چندین گذرگاه عشق نیاز دارم، تنهایی سرخرگ هایم را مسدود کرده بود ...

و آنها دیگر نمی توانستند به قلب خالی ام خون برسانند.

به بخش ارتوپدی رفتم چون دیگر نمی توانستم با دوستانم باشم و آنها را در آغوش بگیرم.

بر اثر حسادت زمین خورده بودم و چندین شکستگی پیدا کرده بودم ...

فهمیدم که مشکل نزدیک بینی هم دارم، چون نمی توانستم دیدم را از اشتباهات اطرافیانم فراتر ببرم.

زمانی که از مشکل شنوایی ام شکایت کردم معلوم شد که مدتی است که صدای خدا را آنگاه که در طول روز با من سخن می گوید نمی شنوم ...!

 خدای مهربان برای همه این مشکلات به من مشاوره رایگان داد و من به شکرانه اش تصمیم گرفتم از این پس تنها از داروهایی که در کلمات راستینش برایم تجویز کرده است استفاده کنم:

هر روز صبح یک لیوان قدردانی بنوشم

قبل از رفتن به محل کار یک قاشق آرامش بخورم .

هر ساعت یک کپسول صبر، یک فنجان برادری و یک لیوان فروتنی بنوشم.

زمانی که به خانه برمیگردم به مقدار کافی عشق بنوشم .

و زمانی که به بستر می روم دو عدد قرص وجدان آسوده مصرف کنم.

 

امیدوارم خدا نعمتهایش را بر شما سرازیر کند:

رنگین کمانی به ازای هر طوفان،

لبخندی به ازای هر اشک،

دوستی فداکار به ازای هر مشکل

نغمه ای شیرین به ازای هر آه،

و اجابتی نزدیک برای هر دعا.

جمله نهایی : عیب کار اینجاست:


که من "" آنچه هستم "" را  با "" آنچه باید باشم "" اشتباه می کنم، خیال میکنم  آنچه  باید باشم هستم، در حالیکه  آنچه هستم نباید باشم...

 

 



نویسنده: فائزه
تاریخ: چهارشنبه 93/4/11

دخترجوانی از مکزیک برای یک مأموریت اداری چندماهه به آرژانتین منتقل شد.

پس از دوماه، نامه ای از نامزد مکزیکی خود دریافت می کند به این مضمون:

لورای عزیز، متأسفانه دیگر نمی توانم به این رابطه از راه دور ادامه بدهم و باید بگویم که دراین مدت ده بار به توخیانت کرده ام !!! ومی دانم که نه تو و نه من شایسته این وضع نیستیم. من را ببخش و عکسی که به تو داده بودم برایم پس بفرست

باعشق : روبرت

دخترجوان رنجیـده خاطرازرفتارمرد، ازهمه همکاران ودوستانش می خواهدکه عکسی ازنامزد، برادر، پسرعمو، پسردایی ... خودشان به اوقرض بدهند وهمه آن عکس ها راکه کلی بودند باعکس روبرت، نامزد بی وفایش، دریک پاکت گذاشته وهمراه با یادداشتی برایش پست می کند، به این مضمون:

روبرت عزیز، مراببخش، اما هر چه فکر کردم قیافه تو را به یاد نیاوردم، لطفاً عکس خودت راازمیان عکسهای توی پاکت جداکن وبقیه رابه من برگردان..!!!


ملت اعصاب ندارن!! :)


عکسم هوینجوووری!



قابل بخشش نیستمشکوکمیعنی چی؟



نویسنده: فائزه
تاریخ: چهارشنبه 93/4/11

 

غیرت ایرانی

 

خبرنگار خارجی پرسید:

اگر هواپیمای اسرائیلی وارد خاک ایران شود

و 10 بمب خود را بر روی شهر شما بریزد

با چه می خواهید این هواپیما را منهدم کنید ... ؟

جواب داد :

مهم نیست هواپیما چند عدد بمب و کجا می ریزد!

مهم اینست که موقع برگشت این هواپیما جایی برای فــرود نخواهد داشت..!


"سردار سرلشگر عزیز جعفری"

 



نویسنده: فائزه
تاریخ: چهارشنبه 93/4/11

خنده ام می گیره به عاشقانه های عشق توخالی بعضیا ک فکر میکنم خنده ام میگیره اولا گریه ام می گرفت الان خنده ام میگیره!!

ادم باور کنه /نکنه...

اصن وضع بدی شده میان حرف میزنن میرن.. نمی دونی واقعا واقعی گفتن و نشد ک رفتن یا میان ک صرفا بگن و برن یا رو هوا گفتن ک بمونن اما رفتن یا شاید واقعی نگفتن ک برن اصن پس چرا گفتن؟؟

ما ک نفهمیدیم چی شد!

اصن درک نمی کنم ک چطور میشه؟ آخه بعضی حرفا رو اصن هیججوره نمی شه رو هوا زد. خب بعضیا میزنن دیگه!

دمشون گرم باشه ولی خدایی نگید...

الکی حرف نزنید..

عاقا خدایی تیکه کلام نیایید ک بعدا بعضیا باهاشون برن تو امپاس شدید :)

ی وقتایی ی ادمایی ب بعضی ادمای دیگه ک فک می کنن یهویی دلشون هواشونو میکنه اما بلافاصله خدا رو شکر میکنن ک ...................

سلامتی خدا ک بعضی وقتا از چیزی ک خواسی پشیمونت میکنه..نشونت میده بعدش ی جور میشه ک پشیمونت میکنه..

خدا جوونم..؟؟

سلامتی زندگی ک اصن هیچی نمیگه.. اونم فقط نشونت میده...

امان از دست تجربه...

سلامتی خووووووووووووووووووودم اصن



نویسنده: فائزه
تاریخ: سه شنبه 93/4/10

باید مواظب دستها بود    ...

اثر انگشت‌هایِ ما ،

از قلب ‌هایی که لمس‌شان کرده‌ایم ،

هیچ وقت پاک نمی‌شوند...!


چارلز بوکفسکی"


 ذوستت دارم




نویسنده: فائزه
تاریخ: سه شنبه 93/4/10


خـــدایـا . . . !

گـاهــی تــو را بــزرگــ می بـیـنـم و گاهـی کــوچـکــ ،

ایــن تــو نـیستی کـه بــزرگ می شــوی و کـوچـک . . .

ایــن مـنـم کـه گاهـی نــزدیـکــ مـی شـــوم و گاه دور . . . !!!

 

نزدیک و دور

 



<   <<   6   7   8      >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
برچسب ها
دوستان
لینک های مفید
ابزارک های وبلاگ
قالب وبلاگ

RSS

بازدید امروز: 189
بازدید دیروز: 25
کل بازدیدها: 368317