سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زمزمه های تنهایی من

گوشه ی دنجی برای پر کردن تنهاییام...

درباره من
فائزه
منم مثل سید علی صالحی معتقدم ، همه ی ما فقط حسرت بی پایان یک اتفاق ساده ایم که جهان را، بی جهت، یک جور عجیبی جدی گرفته ایم..
نویسنده: فائزه
تاریخ: جمعه 93/6/28

خوب یاد گرفته ایم ورانداز کردن همدیگر را !!

یک خط کش این دستمان و یک ترازو آن دستمان می گیریم و وزن می کنیم ؛ 

آدم ها را - رفتارشان را -  انتخاب هایشان را - تصمیم هایشان را - حتی قضا و قدرشان را !!

به رفیقمان یک تکه سنگینی می اندازیم بعد می گوییم خیر و صلاحت را می خواهم!!

غافل از اینکه چه برسر او می آوریم  !

در جمع  هرکس را یک جور مورد بررسی قرار می دهیم...

 آن یکی را به ازدواج نکردنش -  این یکی را به نوع رابطه اش و آن دیگری را...

میرویم توی صفحه ی یکی و نوشته اش را میخوانیم می نشینیم و قضاوت می کنیم...

 یکی هم نیستگوشمان را بگیرد که :

های ! چندبار توی آن موقعیت بوده ای که حالا اینطور راحت نظر می دهی؟!

 حواسمان نیست که چه راحت با حرفی که در هوا میزنیم,

چگونه یک نفر را به هم میریزیم... چند نفر را به جان هم می اندازیم؟!

چه سرخوردگی یا دلخوری بجای میگذاریم؟! چقدر زخم میزنیم...؟!

حواسمان نیست که ما می گوییم و رد میشویم اما...

یکی ممکن است گیر کند بین کلمه های ما !

بین قضاوت ما  - بین برداشت ما !

دلی♥ که می شکنیم ارزان نیست ....!

 



برچسب ها
دوستان
لینک های مفید
ابزارک های وبلاگ
قالب وبلاگ

RSS

بازدید امروز: 42
بازدید دیروز: 24
کل بازدیدها: 363271