سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زمزمه های تنهایی من

گوشه ی دنجی برای پر کردن تنهاییام...

درباره من
فائزه
منم مثل سید علی صالحی معتقدم ، همه ی ما فقط حسرت بی پایان یک اتفاق ساده ایم که جهان را، بی جهت، یک جور عجیبی جدی گرفته ایم..
نویسنده: فائزه
تاریخ: شنبه 93/5/11

مرد پولداری در کابل، در نزدیکی مسجد قلعه فتح الله رستورانی ساخت که در آن موسیقی بود و رقص، و به مشتریان مشروب هم سرویس می شد. ملای


مسجد هر روز موعظه می کرد و در پایان موعظه اش دعا می کرد تا خداوند صاحب رستوران را به قهر و غضب خود گرفتار کند و بلای آسمانی را بر این


رستوران که اخلاق مردم را فاسد می سازد، وارد کند. یک ماه از فعالیت رستوران نگذشته بود که رعد و برق و توفان شدید شد و یگانه جایی که خسارت دید،


همین رستوران بود که دیگر به خاکستر تبدیل گردید.  ملای مسجد روز بعد با غرور و افتخار نخست حمد خدا را بجا آورد و بعد خراب شدن آن خانه فساد را به


مردم تبریک گفت و علاوه کرد: اگر مومن از ته دل از خداوند چیزی بخواهد، از درگاه خدا ناامید نمی شود. اما خوشحالی مومنان و ملای مسجد دیر دوام نکرد


صاحب رستوران به محکمه شکایت کرد و از ملای مسجد تاوان خسارت خواست !  اما ملا و مومنان البته چنین ادعایی را نپذیرفتند ! قاضی هر دو طرف را به


محکمه خواست و بعد از این که سخنان دو جانب دعوا را شنید، گلو صاف کرد و گفت : نمی دانم چه حکمی بکنم ؟!! من سخن هر دو طرف را شنیدم :



از یک سو ملا و مومنانی قرار دارند که به تاثیر دعا و ثنا باور ندارند!



از سوی دیگر مرد مشروب فروشی که به تاثیر دعا باور دارد …!!!


 

 

تاثیر دعا

 

برگرفته از: کتاب قصه هایی برای پدران. فرزندان. نوه ها-- پائولوکوئیلو

 

 

http://jomalatziba.blogfa.com 

 



برچسب ها
دوستان
لینک های مفید
ابزارک های وبلاگ
قالب وبلاگ

RSS

بازدید امروز: 19
بازدید دیروز: 50
کل بازدیدها: 363804