سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زمزمه های تنهایی من

گوشه ی دنجی برای پر کردن تنهاییام...

درباره من
فائزه
منم مثل سید علی صالحی معتقدم ، همه ی ما فقط حسرت بی پایان یک اتفاق ساده ایم که جهان را، بی جهت، یک جور عجیبی جدی گرفته ایم..
نویسنده: فائزه
تاریخ: یکشنبه 92/7/28

جهالت کاری کرد که پیرزن ایرانی گاو خود را بفروشد تا به مکه مشرف شود.

تا عرب از شتر به لامبورگینی و از چادرنشینی به برج برسد...

و مردم ما سعادت را دو دستی تقدیم اعراب می کنند تا شاید سعادت خود را در دنیای دیگری به دست آورند...

آیا می دانید خدا کجاست؟

خدا در قلب مادری است که برای مداوای فرزندش کلیه اش را می فروشد و خدا در قلب فرزندی است که در همسایگی حاجی از فقر ناله می کند و حاجی برای بار 40 ام در میان اعراب به دنبال خدا می گردد....

ح.د:

"ترجیح می دم تو عمرم اگه قسمت شد برم مکه بدون هیچ خرید و پرداخت حتی ی ریال ب اعراب جاهل و تازه ب دوران رسیده ای باشه که تفریح روزانه شون چرت و پرت گفتن در مورد مردم ماست اونم زل زل تو چشمامون..."

خیلی زور داره تحقیر شدن در برابر عربای کوچک عربستان در حالی ک پول سفر حج رو میشه برای کشور خودمون خرج کرد و این طوری حاجی شد...

این خود خود ماییم ک داریم وهابیا رو گردن کلفت تر از هر زمانی می کنیم....

این خود ماییم ک اونجا کوچیک میشیم تا اینجا بزرگمون کنن و بهمون بگن "حاجی!!!"

این بعضی از ماییم ک خدایی نکرده غرضمون ازمکه رفتن هر چیزیه جز "زائر شدن"

"من اصلآ قصد توهین ندارم  و منظورم ب هیچ فرد خاصی نیس. اما ی سری از واقعیت ها رو باید دید..."

 

به کعبه گفتم تو از خاکی من خاک چرا باید به دور تو بگردم؟؟؟

بگفتا تو با پا ِآمدی باید بگردی برو با دل بیا تا من بگردم...!!

 



برچسب ها
دوستان
لینک های مفید
ابزارک های وبلاگ
قالب وبلاگ

RSS

بازدید امروز: 25
بازدید دیروز: 29
کل بازدیدها: 363891