• وبلاگ : زمزمه هاي تنهايي من
  • يادداشت : معناي معرفت... هه!!!!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 10 عمومي
  • پارسي يار : 9 علاقه ، 3 نظر
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام 

    وبلاگ خوب و بسيار زيبايي داري . شديدا بهت تبريک ميگم .موفق باشي

    اگه دوست داشتي به من هم يه سري بزن و نظر بزار برام 

    و باز هم اگه دوست داشتي منو لينک کن و بهم خبر بده تا سريع لينکت کنم

    کوثر ولايت 

    السلام عليک يا ابا عبدالله الحسين 

    اللهم عجل الوليک الفرج

    پاسخ

    سلام .. مرسي از حضورتون... چشم..

    به بعضيام بايد گفت :

    اين هفته به کي قول دادى واسه هميشه با هم باشين ؟

    پاسخ

    دقيقا... : )
    باغباني گفت...بابت تنهاگلت يک باغ گل ميدهمت خنديدم وگفتم اي باغبان گرجهان راگل کني ندهم حتي گلم رابوکني....
    پاسخ

    آخي.... خيلي جالب بود.. خيلي ممنون از حضورت...:)

    ??لعنــــت بــه دنيــايــے کــــه بــراے

    ? عـــزيــز ? شــــدن

    يـــا بـــايــد دور بــــاشـے

    يـــا تـــــوےگـــــور بــــاشـــے??

    پاسخ

    دنيا رو ک مردماش ميسازن... گناه دنيا چيه... هعييي....! ولي موافق مفهوم کلّي شم... مرسي : )

    عاشقم،

    اهل همين کوچه ي بن بست کـناري

    که تو از پنجره اش پاي به قلب من ديوانه نهادي

    تو کجا ؟ کوچه کجا ؟ پنجره ي باز کجا ؟

    من کجا ؟ عشق کجا ؟ طاقتِ آغاز کجا ؟

    تو به لبخند و نگاهي

    منِ دلداده به آهي

    وبتون عاليست

    پاسخ

    سلام.. وااي چ شعر زيبايييييي... مرسي و خيلي ممنون از حضورتون... نظر لطفتونه.... : )
    نادان هميشه از آز و فزون خواهي خويش خسته است . اُرد بزرگ
    پاسخ

    5040 : ) سلام... مرسيازحضورت و نوشته ارد بزرگ....

    حکـــــــــــــــــــــايت من…

    حکايت کسي بود که عاشق دريا بود اما قايقـــــــــــــــــــــي نداشت…

    دلباخته سفر بود اما همسفـــــــــــــــــــــر نداشت…

    حکايت کسي بود که زجر کشيد اما ضجـــــــــــــــــــــه نزد…

    زخم داشت اما نناليـــــــــــــــــــــد…

    گريه کرد اما اشک نريخـــــــــــــــــت…

    حکايت من حکايت کسي بود کـــــــــــــــــــــه…

    پر از فرياد بود اما سکوت کرد تا همه ي صداها را بشنـــــــــــــــــــــود…

    پاسخ

    چ حکايات دردناکي... حکايت منم کمتر از اينا نيس... !! مرسي

    ديوار احساس من را،

    همه…

    کوتاه مي پندارند ،

    اما چه مي دانند ،

    در پس اين ديوار کوتاه ،

    زمينش عمق فراوان دارد…

    پاسخ

    عمق نگاهشون کوتاهه....:|

    انســان بــودن يعنــي اين کــه…

    وقتـــي بــا کســي مشتــاقــانه کوهــي را بالا رفتـــي…

    امـــا…

    رو قلــه حــس کــردي ازش بــي نـــياز شــدي…

    يــادت نــره کــه اون پاييـــن چقـــدر بهـــش نيـــاز داشتـــي.

    پاسخ

    بعضيا واقعا بي معرفتن... !! هعي! ب خود آييم و بخواهيم ک انسان باشيم... "فريدون مشيري"
    + شبگرد تنها 
    سلام واقعا هم همين طوري هست
    پاسخ

    سلاام ب شما... بله.. مرسي از حضورت ...