سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زمزمه های تنهایی من

گوشه ی دنجی برای پر کردن تنهاییام...

درباره من
فائزه
منم مثل سید علی صالحی معتقدم ، همه ی ما فقط حسرت بی پایان یک اتفاق ساده ایم که جهان را، بی جهت، یک جور عجیبی جدی گرفته ایم..
نویسنده: فائزه
تاریخ: سه شنبه 92/5/15

 

قربان صدقه اش بروید, پیشانی اش را ببوسید,

گاهی برای مادر مادری کنید....

برای مادرم..

برای مادرم..

اختصاصی عشقم, مامانم ...

کسی که تموم نفس کشیدنم رو مدیونشم...

کسی ک همه ی عمرمه...

اختصاصی تموم سختیایی ک کشیده...

اختصاصی وجود نازنین مادرم...

دوست دارم تموم زندگی فائزه...




نویسنده: فائزه
تاریخ: شنبه 92/5/5

زندگی پانتومیم است

حرف دلت را بازی کن, اگر به زبان بیاوری باختی..!!

زندگی پانتومیم است



نویسنده: فائزه
تاریخ: شنبه 92/5/5

به پایین نشستن خیالت نره من از خیلیا خیلی بالاترم
من اونقدر دارم که با یک نفس تموم غماتو یه جا میخرم
مثل خاک قالی که با تکوند مثل شیشه ی غم که باید شکست
به این آسمون طلایی قسم به این سفره ی باز و نونی که هست
فقط عشق میتونه با بودنش یه دنیای غمگینو شادش کنم
کم آورده بودم به دادم رسید خدا درد عشق و زیادش کنه..
خودم خم شدم تا تمام تنم واسه جاده ی زندگی پل بشه

کنارت نشستم مدد خواستم که کار نشد با توکل بشه
فقط عشق میتونه با بودنش یه دنیای غمگینو شادش کنم
کم آورده بودم به دادم رسید خدا درد عشق و زیادش کنه..

"خدا درد عشق و زیادش کنه..."

 

"درد عشق-رضا صادقی"



نویسنده: فائزه
تاریخ: چهارشنبه 92/4/26

 

انقد این روزا مطالب عاشقونه خوندم,همش حس میکنم یکی ولم کرده رفته...



نویسنده: فائزه
تاریخ: چهارشنبه 92/4/26

با یکی آشنا شدم ازم پرسید متولد چه ماهی هستی ؟

گفتم شهریور

بغض کرد و رفت...

وقتی دلیل رفتنشو پرسیدم گفت من لیاقتتو ندارم...

ببببله همچین آدمایی هستیم ما شهریوریا

 ...پس سلامتی شهریوریااااا...


خخخخخخخخخخخخخخخخخخ




نویسنده: فائزه
تاریخ: چهارشنبه 92/4/19

شک دارم که خالق دانه های انار
زندگی مرا بی نظم چیده باشد
.
.
.
.
.
امیدوارم حالا ک ب مهمونی خدا دعوتیم, مهمونای با فرهنگی باشیم براش..!

"پاک و پاکیزه"

"ماه دور همی خدا و بنده هاش مبارک"



نویسنده: فائزه
تاریخ: چهارشنبه 92/4/12

"در زندگی زخم هایی هست که مثل خوره روح آدم را آهسته در انزوا می خورد و می تراشد. این دردها را نمی شود به کسی اظهار کرد چون عموما عادت دارند این دردهای باور نکردنی را جزو اتفاقات و پیش آمدهای نادر و عجیب بشمرند و اگر کسی بگوید یا بنویسد مردم بر سبیل عقاید جاری و عقاید خودشان سعی می کنند آنرا با لبخند شکاک و تمسخرامیز تلقی بکنند..."

این دردها را به هیچ کس نمیتوان گفت و همین درد دارد...

درد دارد همیشه  درانتهای شور و نشاط چشمانت اندوهی داشته باشی اما ابتدا تا انتهای لب هایت پر از خنده باشد/ درد دارد از اطلسی ها بگویی و خودت حسش نکرده باشی/ درد دارد درد داشته باشی و تنها همدردت خودت باشی/ درد دارد تنفر/ درد دارد از کسی بیزار بودن / درد دارد حتی از خود بیزار بودن/ درد دارد خود خود خودت نبودن/ درد دارد هوای گریه داشتن اما دل نازک نبودن...

درد دارد کسی, چیزی, زندگی ات را ب رنگ جهنم سیاه کرده باشد اما مجبور باشی مجبور باشی و مجبور باشی ک با این درد حتی نمیری مجبور باشی زندگی کنی..!!!

اصلا میدانی؟؟ درد دارد زندگی!! خیلی هم درد دارد!

متنفرم از این همه درد...

نوشتم ک خودم تسکینی برای دردم باشم..

زیاد جدی نگیر!!



نویسنده: فائزه
تاریخ: سه شنبه 92/4/11

حرف حساب

 

گاهی دلم میخواهد بگذارم بروم بی هرچه آشنا
گوشه ی دوری گمنام
حوالی جایی بی اسم
گاهی واقعا خیال میکنم روی دست خداوند مانده ام
خسته اش کرده ام...
 


سید علی صالحی

************

مزرعه ای که حتی یک گندمش هم سهم من نمی شود،
چه فرقی می کند با سگ پاسبانی شود یا با مترسک . . .!!!

 



<      1   2   3      
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
برچسب ها
دوستان
لینک های مفید
ابزارک های وبلاگ
قالب وبلاگ

RSS

بازدید امروز: 23
بازدید دیروز: 24
کل بازدیدها: 363611